رفتن به محتوای اصلی

دوبیتی شماره ۷۸ : خرابستان شبی رفتم نگارا نور می دیدم

خرابستان شبی رفتم نگارا نور می دیدم
عجب چشمان مستت را حریف سور می دیدم
سخن این که تو اینجایی، تو نزدیکی و پیدایی
چه صدها سال بی حاصل تو را من دور می دیدم
پیمایش کتاب