رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۲۷۴ : من راهبری دارم، صاحب نظری دارم

من راهبری دارم، صاحب نظری دارم
در مجلس بالایان پیمانه بری دارم
هم از سخن خاصش در عام خروشانم
زان دیده ی غوّاصش هم چشم تری دارم
از تاس وی است این چرخ در چرخ، خوشا این چرخ
از چرخش دستانش حاشا خبری دارم
ای مردم خوابیده! بیدار که تابیده!
زان صوت تنابیده غوغا سفری دارم
در جسم به اینجایم، در روح به آنجایم
زانجایم و آنجایم، اینجا گذری دارم
من خدمت وی خواهم، تو راحت جان هیهات
در راه منم آری چون راهبری دارم
حلمی چو ز جان برخاست ایوان فلک آراست
بنگر که به شهر دل مشّاطه گری دارم
پیمایش کتاب