رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۲۸۲ : اگر تو نیستی دیگر چه باشد؟

اگر تو نیستی دیگر چه باشد؟
حضور باده و ساغر چه باشد؟
چه باشد با که باشد این تن سرد؟
دو چشم و گوش کور و کر چه باشد؟
همه عالم به موی عشق بند است
دلیلی جز موی دلبر چه باشد؟
اگرچه خواب و رویایی ست دنیا
ورای خواب ها بنگر چه باشد
دلم بگرفت چون روزی از این شهر
به خود گفتم که این آخر چه باشد
چه غم بتواندم بیمار سازد
اگر روحم تن منتر چه باشد؟
به اوج آسمان ها خانه دارم
غم این چرخ خیر و شرّ چه باشد؟
اگر سلطان حقّ پنهان بیاراست
برو حلمی که این منظر چه باشد
پیمایش کتاب