رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۳۱۲ : به فرمان تو عالم زیر و رو شد

به فرمان تو عالم زیر و رو شد
ز بی‌سویی فتاد و چاه ِسو شد
در این شش سو به جز یک سو سویت نیست
همه عالم بدان یک سو کجو شد
در آن یک سو که جز سوی درون نیست
جهانی با جهانی روبرو شد
تو رخ پوشیدی و صد فتنه کردی
به آن رخ دیدنت دل کو به کو شد
دل دیوانه‌ی آواره هر دم
به هر کشور سویت در جستجو شد
در این صد سلسله گیسوی جادو
به دنبال تو یک تن مو به مو شد
درون چشمه‌ی روی تو آخر
وضوی حلمی عاشق وضو شد
پیمایش کتاب