رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۳۲۹ : چه بندت کرده اند ای دل کجایی

چه بندت کرده اند ای دل کجایی
نمی خیزی چو مرغان هوایی
بر آی و خلق زندانی رها کن
درون حجره های خودستایی
بر آی و بهر نامردان میندیش
که بالایند مردان خدایی
جهان و مردم مردار هیبت
چه می دانند از شهر نوایی
درون گوش آوایی ست، بشنو
خروش سازهای ماورایی
بیا حلمی برون زین دکّه ی زار
که تو نی زائر این سگ سرایی
پیمایش کتاب