رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۳۷۱ : روم دیباچه ی رویا گشایم

روم دیباچه ی رویا گشایم
رهی از خطّه ی بالا نمایم
برو ای آدمی با من چه رایی؟
مرا رای خدا و ناخدایم
تو هر چه عقل می گوید عمل کن
من آنچه عشق فرماید نمایم
صلاح سود و سودا چون ندیدم
صراط نور و آوا می گشایم
جهان از ناکسان پر گشت و غم نیست
ز قلب مست خود شادی بزایم
درون جان من شاهی ست سرمست
از او می رقصم و از او سُرایم
زمام عشق را برگیر حلمی
چنین گفتا و گفتم این نَشایم
پیمایش کتاب