رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۳۹۷ : فارغ از نقش و نگار فرش ها

فارغ از نقش و نگار فرش ها
دل رها کن از قرار فرش ها
ساده شو از پودها و دودها
رخت کش از رجشمار فرش ها
صد گره می افکنی، این کار نیست
وا شو از این تار و مار فرش ها
سر بر آور آفتاب عشق بین
وآتشی افکن به دار فرش ها
مقصد تو عرش ها بر رخش هاست
نی چریدن در دیار فرش ها
صد عجب در بندها خوشخندها
صد عجب زین افتخار فرش ها
تاج ها بر فرق ها تاراج ها
آدمی در انتحار فرش ها
بر زمین رو مظهر خورشید یاب
نی ترنج و پود و تار فرش ها
با تو حلمی صحبت معراج کرد
تا برون گردی ز غار فرش ها
پیمایش کتاب