رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۴۸۱ : گذشتم تا گذشت، اینجا رسیدم

گذشتم تا گذشت، اینجا رسیدم
به کوی و منزل آوا رسیدم
دمی دیروز و هم فردا ندیدم
ز حالا بودم و حالا رسیدم
پریدم تا پرید از دل غم دل
ز بالا بودم و بالا رسیدم
می خونین‌دل رقصیده در عشق
بنوشیدم که نوش‌آسا رسیدم
سرم تا قلّه های مست پاشید
از آن نادرکجا در جا رسیدم
نه درجایی و ناجایی ندانم
که بی‌خود بودم و بی‌جا رسیدم
چو بی‌دنیا بدم آسان گسستم
چو با زیبا بدم زیبا رسیدم
مرا گوید شبیه عشق گشتی
بلی شکل تو گشتم تا رسیدم
به حلمی بس کن این شیرین‌زبانی
که تلخی دیدم و حلوا رسیدم
پیمایش کتاب