رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۸۶ : حال دل ما اگرچه جان‌سوز

حال دل ما اگرچه جان‌سوز
خوش‌باش و دل‌انگیز و می‌افروز
ما شاهد خامش زمانیم
زین جنبش مردم کلک‌توز
ما مشعل می به دست گیریم
تو شیوه‌ی میگساری آموز
تقدیر چو معجزی نیاورد
عجزی که به معجزست برسوز
امروز که نیز رفت بر باد
در سیل فنا شدیم هر روز
گو حاصل عمر چیست حلمی
زین چرخ الک‌باز غم‌اندوز
پیمایش کتاب