رفتن به محتوای اصلی

شماره ۲۹۱ : آنگاه که موسیقی ها زشت ...

 آنگاه که موسیقی ها زشت، صحنه ها تاریک، بازیگران نابلد، حنجره ها گرفته، سازها بدآوا، مردمان در پرده های جهل فرو رفته و بهترین هاشان از همه خفته ترند، باید صبور بود، بیدار بود و بهترین آوازها را خواند.

باید از نور سرود، از موسیقی نوشت و در خاموشی محض، عشق را حنجره بود. ابلیسان شادمانه غریو می کشند، باید آرام بود. باید در عشق تاب آورد. ای دل من! بگذار کلمات از جانت عبور کنند و تا دورها گسترده شوند.

خستگی گناهی نابخشودنی ست.
باید خرد شد و خاک شد و بر هوا پاشید و از این دروازه گذشت.
و تک تک لحظات عبور را باید بیدار بود.

کتاب الکترونیک لامکان (قابل دانلود)
پیمایش کتاب