رفتن به محتوای اصلی

شماره ۲۸۹ : شعله ی دوّم

 عقیده راه به جایی نمی برد اگر حقیقتی در او نباشد. اگر تمام حقیقت باشد که دیگر عقیده نیست، حقیقت است، اگر سایه ای از حقیقت بر آن افتاده باشد راهگشاست، خدمتگزار است. اگر هم سایه ای از شرارت بر آن باشد، حتّی یک نقطه، آن عقیده شیطانی ست.

عقیده ی شیطانی در جهت تخریب است. برای نمایش است و جلوی آفتاب را می گیرد. تو را از جایی که هستی عقب تر می برد. چشمگیر و لذتبخش است و چون شکر است. شکری که آهسته آهسته در رگان روح جمع می شود و راه قلب را می بندد.


هر چه روحانی ست در جهت ارتقاست. قلب را گرم می کند و رنج و تلخی اش شفاست. هر چه معنوی ست آزمون و خطای فراوان و کار بسیار می طلبد. معنویت، جنگ اول است که به از صلح آخر است. همه ی رسوبات و پس مانده های جان را بالا می آورد. خنده های کودکان غفلت را از لب می رباید و پس از اشک های فراوان لبخند پختگی بر لب می نشاند.

به راه آسان مرو، ای دوست! جاعلان در هر گوشه حلقه ای دارند، سخن هاشان شیرین، دعوی هاشان رنگین و گرداگردشان همه مگسان گرد شیرینی. این شیرینی به دو روزی فاسد می شود و آن مگسان به جستجوی شیرینی دیگر.

به راه سرگردانی آدمی زادی مرو. همه ی راه ها را بیازما، امّا از همه بگذر تا سرانجام حقیقت زنده ی اعصار بر تو فاش شود و تو را برباید. تو می توانی نور را از تاریکی بشناسی اگر مدام به راه قلب خود رفته باشی. اگر به مدرک و مقام و مصلحت و ثروت و بهبودی و شفای تن بیش از رونق و سلامت معنوی خود اندیشیده باشی راه بر تو بسیار دشوار است. امّا از دشواری ها مهراس و نخست خود سرکشی گشودن این بندها کن.

نسخه ی قابل دانلود کتاب روح
پیمایش کتاب