رفتن به محتوای اصلی

شماره ۴ : البتّه تو باید رویاهایت را ...

 البتّه تو باید رویاهایت را ترجمه کنی چرا که همه چیز از رویاهای تو آغاز می شود. چگونه می توان سخن از شناخت گفت پیش از آن که نشانه ها و رمزهای راه را نشناخته باشی. چگونه می توان سخن از عشق گفت پیش از آن که به جستجوی آن در نهان برنخاسته باشی. پس باید به جستجوی درون برخیزی و آن مفهوم ناشناخته را در درون پیدا کنی.

آیا این گونه است که خورشید از روشنی تو شکل می گیرد؟ آیا چنین است که موسیقی از پرده ی گوش تو بر می تراورد؟ پس آیا رویاها ساخته و پرداخته ذهن تو اند و یا این که جان و تن و روان تو در بیداری به سویی می روند که پیش تر تو در درون بدان سو رفته ای؟ که خواهد دانست جز تو. و تو کیستی؟ چیستی؟ و از کجا آمده ای؟
 

ز کجایی و که رایی؟ تو کجای آب هایی؟
همه قصّه ها از این است که تو سمت ما بیایی
که تو سمت خود بگیری ز جهان خواب و افسون
که تو مرغ عشق باشی به جهان کبریایی
نسخه ی قابل دانلود کتاب روح
پیمایش کتاب