رفتن به محتوای اصلی

شماره ۵۰۱ : ای شکوه متعال! ...

ای شکوه متعال! باز در جانم جاری شدی و همه ی بندها را گسستی. باز دست بر دلم بنهادی و دل را بر ِهفت فلک بنشاندی و این بار حتّی فلکی بالاتر بنمودی.

امروز بذرهای سخن از جانم به همه آفاق پراکنده می شود و سخن، عمارت تمدّن راستین خویش را در جایی میانه ی کوه و دریا، در جایی میانه ی دل و دین، در جایی میانه ی خوابها و بیداری بنا می نهد.

من رویای ناتمام خویش تمام می کنم و آن را از امروز تا بر فراز گور خویش و آن گاه از میان آسمان بر تمام زمین می گسترم.

نسخه ی قابل دانلود کتاب روح
پیمایش کتاب