رفتن به محتوای اصلی

شماره ۱۰۳ : صدای خلق خویش بودن...

 صدای خلق خویش بودن، نه آن است که به نک و ناله‌های ضمیر پارپار ایشان سرِ نکبت فرو آری و ضعفهای ایشان طعمه و طعام سازی و لبخند نخوت به فروتنی دروغین برسازی. 

نه به نام خلق و به کام خویش.

این یعنی بی‌صدایی را دانستن و شادمانی گمشده را به گوشه‌های از تاریخ زدوده‌ی ضمیر دریافتن. رنج هفت هزار ساله بردن، به رسوایی و بی‌نامی، و از تلخِ تلخ هزار شیرینِ شیرین زاییدن. 

صدای خلق خویش بودن؛
عَلَم نوحه به زمین افکندن،
و دستان بسته به دعا 
به رقص افراشتن.

آری به کام خلق و به نام هیچ.

پیمایش کتاب