باید بتوانم تا انتها بنویسم و دستان بیدار در انتهای ریشههای زمین بجنبانم. باید همواره سرچشمهها بر زبان جاری کنم.
باید تا میتوانم زنده بمانم و مهره راست دارم و تاس بیندازم و هرگز ندانم چه خواهد آمد و با ندانستن تا انتهای آخرین ثانیهی هستی روزی گذرانم.
باید بتوانم نمیدانم را تا انتها بزیام.
از ابتدا چنین عزم داشتهام.
باید بتوانم.
جز توانستن چاره نیست.