رفتن به محتوای اصلی

شماره ۶۵ : به چنین شب مقدّس...

 به چنین شب مقدّس که لب و نای از مِی تر و سینه از عشق جانان گشوده - چون تمام شبان -، اجداد خویش از گور بیرون می‌کشیم و به تازیانه می‌بندیم؛ خویشتن را، و جان از هر چه ناراستی - خرافات و عقاید - می‌زداییم و گوش بر آوای حزینان می‌بندیم و گوشه‌های سنّت به گور می‌سپریم. 

غرقه‌ی چنین شبان مقدّس از بی‌خدا می‌بایست بی‌خداتر بود و از ملحدان دهر بی‌شماربار ملحدتر. که چنین شب، صبح است. که چنین بی‌خدایی، خداست و چنین الحاد،‌ الوهیت است. 

به چنین شب مقدّس،
چون تمام شبان؛
یک و تنها و با تمام شبان.

پیمایش کتاب