و خداوند گفت: سختترین کار من رسیدن به شما بود، آنگاه که نه هیچ از آن فرستادگان فرزند من بود، نه هیچ خاتم بود و نه هیچ تن از من بود. هر چند همه کس منام، امّا از ایشان هیچ تن از «من» نبود.
آسمان به آرامی بر تن میخسبد و روح را آرام میبخشد، و زمین به نجوا با خویش میگوید - آن دم که هیچ گوش نمیشنود و آنگاه که بشنود از خویش میگسلد - : به رساترین فریاد و به بالاترین بانگ: نور بیشتر! موسیقی بیشتر! آدمی! آدمی نیز بیشتر!
و زمین گفت: در بزنگاهان، بالاترینان را در خویش زادهام.