رفتن به محتوای اصلی

شماره ۹۶ : هر کس به ستایش عدالت خویش...

 هر کس به ستایش عدالت خویش سر فرو می‌آرد. هر کس به تمنّای بخشندگی خویش سر به خاک سرد می‌کوبد. هر کس به شوق ملاقات با خویش، خویش به هر دیوانگی و هرزگی و جنون می‌سپرد. هر کس تا خویش پیدا کند، خویش به هر پستی و تعالی سر به نیست می‌کند. 

ورنه هیچ عدالت و بخشندگی، هیچ شفقّت و دستگیری در این خویش نیست. تا این خویش گم نشود، هیچ چیز در هیچ جا نیست. 

نجات چیست،
جز چکیدن بی‌انتهای فراموشی؟
و رستگاری چیست،
جز سراییدن بی‌مرز خاموشی؟

هر کس به سرودن خویش گام در دنیا می‌نهد.
من خویش را تا به سرحدّات بی‌مرز دیوانگی سرودم،
تو بر آی و خویشتن بسرای

پیمایش کتاب