پیوندهای خویشاوندی را میبریم اگر که در آنها هیچ عشق نیست. نسبت را میگسلیم و سبب را علّت میکنیم. عشق را پرچم میکنیم که بالاتر از آن هیچ نیست. خویشاوند نمیشناسیم اگر عشق نمیشناسد، و تنها چون عشق میشناسیم تمام عاشقان جهان را خویشاوند خویش میدانیم.
سبب حضور ما در این جهان عشق است و بدین سبب عشقدیدهی ندیده را بر دیدهی بیعشق ارجح میشمریم. بر سر آن ندیده تاج مینهیم اگر عشق از ما دوستتر میدارد.
آری،
و بدین کار ما را شوخی نیست؛
نسبت را میبریم
و سبب را علّت میکنیم.