حالا یکی در کنارهام ببیند که کلمه چگونه نقش میبندد و چگونه خون به پا میکند. حالا یکی در آغوشم دریابد که بوسهی خدا کدام است و پریزاد را از آدمی توفیر کجاست.
حال یکی دردانه دریابد که چون طوف عشق ناگهانه میخیزد بندها چگونه یکی از پس هم فرو میپاشد و کوبها یکی از پس دیگری بیبهانه میخیزاند.
حال یکی زیبا به رنج جان دریابد دیوانه یعنی چه و عقل چرا پیش از نبرد باختهست.
حال مددی یا باده،
تا یکی پروانه سوختن آموزد.