رفتن به محتوای اصلی

شماره ۱۸۴ : آنکه راه بسیاری رفته می‌پندارد...

 آنکه راه بسیاری رفته می‌پندارد که هیچ نرفته، آنکه راه اندکی رفته می‌پندارد بسیار رفته و به آخر خط نزدیک است. آخری نیست، هم این و هم آن هیچ است. هیچ کمالی نیست، که هماره پلّه‌ای بالای پلّه‌هاست. لیکن آنکه می‌پندارد هیچ نرفته فروتن است و به بلوغ رسیده، و آنکه می‌پندارد بسیار رفته متکبّر و کودک است.

این که دیگران را به راه خود بیاورم کودکی‌ست. این که دیگران را به راه خود وانهم و زندگی را و مردمان را و طریقه‌ی جنبش جان‌ها را به راه خویش نظاره کنم، این عظمت است، عظمتی در چنته‌ی اندکان.

: چنته‌ی اندکان را چگونه دریابم؟
- به خاموشی، به فروتنی، به شور.

پیمایش کتاب