یکی سراسیمه از وهم و دلآشوبیده از ترس سویم نعره زد: بمیر!
اسکندرانه غرّیدن و قذّافوشانه به خاک شدن.
و چه بسیار هنوز زین گونه در پیشاند.
عشق را به تحدّی خواندن.
جرمش نیز نکو دار.
یکی سراسیمه از وهم و دلآشوبیده از ترس سویم نعره زد: بمیر!
اسکندرانه غرّیدن و قذّافوشانه به خاک شدن.
و چه بسیار هنوز زین گونه در پیشاند.
عشق را به تحدّی خواندن.
جرمش نیز نکو دار.