رفتن به محتوای اصلی

شماره ۲۰۴ : یکی سراسیمه از وهم و...

یکی سراسیمه از وهم و دل‌آشوبیده از ترس سویم نعره زد: بمیر!

اسکندرانه غرّیدن و قذّاف‌وشانه به خاک شدن.
و چه بسیار هنوز زین گونه در پیش‌اند.

عشق را به تحدّی خواندن.
جرمش نیز نکو دار.

پیمایش کتاب