رفتن به محتوای اصلی

شماره ۵۵ : تا سر کوچه آمد...

 تا سر کوچه آمد، یکی از خرزادگان، خویش‌از‌بندگان‌‌خداپنداران، تا سر کوچه آمد، حتّی تا میانه آمد، لنگان‌لنگان، نفس‌نفس‌زنان، سگرمه‌در‌هم‌کشیده، خشمین و توفانی و شیطانی، که مگر تیغ کشد و بکشد و کار را تمام کند.

بلی.
تیغ کشید، کشت و کار را تمام کرد؛
خویشتن را.

حال مرا با تو کارهاست.

پیمایش کتاب