رفتن به محتوای اصلی

شماره ۹۷ : پروای خطر به جان نیست...

 پروای خطر به جان نیست. باک نیست از آسمان، و نه از زمین. از جان سخن تو شدن هراس نیست. تو در پناه تو، امن است. از در تو پیچیدن و بالا رفتن شیرین‌تر نیست.

راه آسان، راه کودکان است. راه عشق، راه آسان نیست؛ دیدن و خود را به نفهمیدن زدن، که درد عشق را و درد کار را نکشیدن. عشق، مستی جهل نیست. «آن» مستی خرد است؛ شعف دیدن، دانستن و بودن.

تمام راه را به آزادی خطر کردم، و جز عشق به جا نیاوردم. به نام تو، کار خود نکردم و حرف خود نزدم. به نام تو و در تو و برای تو، کار تو کردم و حرف تو زدم. هر کلمه، آفتابی نو.

پیمایش کتاب