مطلع نو خدای نو، عشق همان و آن نو
جامه نو است و جام نو، شکّر خوشبیان نو
خوابگه و خیال نو، مسند و پرّ و بال نو
روح همان و راه نو، رحمت بیکران نو
نسبت روح دارد این، جام صبوح دارد این
قسمت نوتریست این، قسمت و وصل و جان نو
مژدهی تازه میرسد، پیک نو و پیام نو
سلام نو کلام نو، موذّن و اذان نو
پلک خیال میپرد، گو که رسیده است یار
ناز نو عشوگان نو، شیوهی دلدوان نو
باز هزار موسقی از صد و ده هزار سو
ساز نو و نواز نو، پرده و پردهخوان نو
شیوهی عشق میکنند این همه وصلگشتگان
ما که فتادهایم مست، باز ده استکان نو
غیرت دلبرانه کو؟ قسمت عارفانه کو؟
تا که به بال گیردم یار به آسمان نو
حلمی همان که بود هست، عشق همین که هست بود
شکل نو است و نام نو، دل نو و دلبران نو