رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۲۴۶ : امروز که بر پای درون باید رفت

امروز که بر پای درون باید رفت
نادیده به آوای درون باید رفت
باید که رمید ناگه از خاطر شب
بیدار به رویای درون باید رفت
شاه دل ما که راه دیروزم بست
گفته‌ست به فردای درون باید رفت
بی‌خودشده بر دامنِ معراجْ روان
آری به تماشای درون باید رفت
پرسید یکی واصل و آن ماه بگفت
بر باد به سودای درون باید رفت
بی‌باک و رها ز خاک و در قامت روح
حلمی به زوایای درون باید رفت
پیمایش کتاب