رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۴۰۲ : موسیقی عشق شفا می دهد

موسیقی عشق شفا می دهد
کفر نگویم که خدا می دهد
طالع غم دوش بر آتش زدم
صبح ببین نور و نوا می دهد
گفت ببین زیرکی عشق چیست
قلدری عقل کجا می دهد!
عربده ی نفس که "من فاعلم"
ساده بگویم که به گا می دهد
آن که ندار است خدا می کند
آن که هزار است دو تا می دهد
با ادبان را همه با هم شبی
باده ی سنگین خطا می دهد
کلّه ی شنگین شده شان را سپس
تیغک خوش رقص رجا می دهد
ای عجب این عشق چه آدمکش است!
نی دلکا عقل رها می دهد
پشت در عشق چو حلمی نشین
نیمه شبان بانگ «در آ» می دهد
پیمایش کتاب