ای دوست رقصان گشتهای
فرمانبر جان گشتهای
در سوی طفلان بودهای
در کوی جانان گشتهای
از بند خویشان رستهای
آزاد و خندان گشتهای
صد تن بُدی و تک شدی
با عشق همسان گشتهای
بیباک و تازان همچو شیر
جفت عقابان گشتهای
از کفتری و کوتهی
رستی و تابان گشتهای
بودای اغما بودهای
بیدار و غرّان گشتهای
صوفی دنیا بودهای
حالی به عرفان گشتهای
زهد و نما و رنگ را
کُشتی و پنهان گشتهای
از حلقههای عقل دون
جستی به ایوان گشتهای
برپا شدی، صد مرحبا
آن سوی کیهان گشتهای
رقصان شدی، صد آفرین
در روح جنبان گشتهای
گفتند خامی، راه نیست
پختی و بریان گشتهای
حالی که در کوی دلی
شایستهی آن گشتهای
حلمی سرای عشق را
زیبنده دربان گشتهای