رفتن به محتوای اصلی

غزل شماره ۵۶۶ : از برای راه رفتن راه خوش

از برای راه رفتن راه خوش
لب برای بوسه‌ی دلخواه خوش
می کشیدن پیشه‌‌ی اغیار نیست
چون بیایی ذکر یا الله خوش
نازها با رازها ادغام شد
دلبرم در خوابگاه شاه خوش
این نگین روح‌چشم ار یافتی
نام حق یک جرعه‌ی ناگاه خوش
نیم‌شب تک با حبیب راهدان
باده‌ی کوبنده‌ی پنجاه خوش
در سرای آفتاب دوردست
این رحیلِ نادرِ کوتاه خوش
حلمیا تا منزل بی‌نام‌شه
جان و دل مبهوت و مات ماه خوش
پیمایش کتاب