رفتن به محتوای اصلی

شماره ۴۱ : به عمق تاریخ رفتن و...

 به عمق تاریخ رفتن و خویش را بازشناختن؛ خویش را یابیدن، و در امتداد خویش برخاستن و بال گشودن. در خون خویش غلتیدن و از خون خویش برخاستن، چو ترانه‌ای ناگاه، چو شاهینی بی‌زمین. کلمه! ای تپش جاویدان! ای خون سرخ انار!‌ از تو هرگز بازنایستادم، و این بار به تقدیری خوش‌تر، خموش‌تر، پرخروش‌تر باز می‌گردم.

آواز بازگشت، اگرکه سرزمین نور آغوش بگشاید، و به کلبه‌ای و لقمه‌ای نان و شراب، خادم کوچک خویش به جان پذیرا شود. پیمان دل به جا آوردم و خانه‌ی دیوان فروسوزاندم و حال به منزل خویش ترانه‌ها نو کنم و وصل‌ها تازه کنم.

دانلود هنر و معنویت
پیمایش کتاب