رفتن به محتوای اصلی

شماره ۳۳۹ : روح هر چه بیشتر سفر ...

 روح هر چه بیشتر سفر می کند، کمتر از سر جایش تکان می خورد، کمتر به میدان ظاهر می تازد، کمتر با مردمان صحنه می نشیند و کمتر سخن ایشان بر زبان می راند. در بیرون سخن از بیرون است، در درون باید سخن درون شنید.

روح هر چه بالاتر می رود، دشت نگاهش وسیع تر، گوشهاش بازتر، قلبش برای زندگی گشوده تر، گرچه بادها طوفانی تر، طوفانها سهمگین تر، و سهمگینی خشمین تر، لیکن استواری بیشتر، پرواز بی خویش تر، پیش تر.

به دشت خاموشان، هیچ جز باد نیست، وزیده از درون در هر بی همه سو. به معبد حقیقت، هیچ نام نیست جز نام بی نام خداوندگار، تابیده و روان بر دامن پر چین کائنات. و جز راه نیست پاشیده از جوهر منوّر ذات.

در بیرون هیچ چیز نیست، جز ریسمانی زرّین از عشق، که هستی سالک است و راه هم اوست و جز آن بر هر چه دست یازد، خار است و خاک است و عذاب. خاکها باید از چشم بیرون ریخت، آسمان را باید دید و ماه را باید دید و به راه باید قدم کشید.

کتاب الکترونیک لامکان (قابل دانلود)
پیمایش کتاب