رفتن به محتوای اصلی

شماره ۲۷۱ : تمام هنر این دوران ...

تمام هنر این دوران باخته به مجیز خلق است. پشیزی ارزش ندارد. تمام ادب زمین را بار ماشین هاتان کنید و با هم به درّه ها افکنید. از نو ادب آسمان هاست به میان. دوباره موسقی بال فرشته هاست.

گام های خلق را آزمودم، ترد و سست و پر ابتذال. آن گاه به سر گام های خویش بازآمدم. خرقه ی خاک افکندم و در روح پر گشودم. در خواب دیدم صورتم را کندند و جای زخم هایم از جرقه های نور و صدا انباشتند.

آزمودم خواب مشوّش مردمکانم را، اینک خروش پرصلابت روحم.
آزمودم جنبش ستارگان بی جنبش آسمان کوتاه آرزوهایم را، اینک بی آرزو واقف آسمان های بلند خدام. آزمودم زهد را و آن گاه عبای قداست خویش بر زمین افکندم و در خرابه ها چون خران، بارکش بی مزد و منّت بالاییان شدم.


دیروز انسان را آزمودم و طالع خاک های سیاه را.
امروز در روح به پاجسته، هر چه می خواهندم بنامند، خر خدام.

نسخه ی قابل دانلود کتاب روح
پیمایش کتاب