رفتن به محتوای اصلی

شماره ۳۱۵ : شعله ی بیست و هشتم

روح یک فردیت مستقل است که از طریق خودشناسی شکوفا می شود. روح در خودشناسی بر خود معلوم می شود و کار خود را در کارخانه ی هستی در می یابد. در خودشناسی روح به سمت خدا حرکت می کند و هر چه از من ها و بارهای تحتانی اش بیشتر بسوزد به خدا نزدیک تر می شود. این معنای سوختن است و رنج های عاشق از این خودسوزی ست.

ای دوست! تو هیچ وقت نمی توانی بگویی من روح دارم. سخن حقّ این است که بگویی من روح هستم که جامه ی انسانی تن کرده ام. چرا که روح اصل و انسان و مجموعه ارکان عقل و
 عواطفش فروعی ست که باید از آن خارج شد. انسان یک حجاب است که باید برافکند شود و روح سرزمینی ست که باید آزاد شود. خودشناسی این است.


از خودشناسی تنها همین کلّیت را می توان گفت و از خداشناسی هم سخن از کابینه ی اسرار به بیرون درز نمی کند. تنها می توان گفت که با پایان خودشناسی و آزاد شدن از غضب عقل و آگاهی انسانی، روح پس از سفری طولانی در خدا می رسد و در مقام قطره ای آگاه از اقیانوس عشق و رحمت پروردگار و فردیتی کاملا شکوفا سفر بی نهایت و حماسه ی عظیم خود را در درون وی ادامه می دهد.

نسخه ی قابل دانلود کتاب روح
پیمایش کتاب