رفتن به محتوای اصلی

شماره ۸۹ : چون از دروازه دروازه های عقل ...

چون از دروازه دروازه های عقل می گذشتم ناگه واقعه ای شگرف رخ داد. جهان بر سایه های خود خمید. آسمان نیلی گداخت. پرده های روشنی از شش سو برافتاد. و تاریکی چو قاره ای نامکشوف بر کرانه های دیدگانم گسترد. آن گاه ستاره ای به عظمت هزار هزار خورشید از دور دست آن سرزمین مشعشع، آن سوی کرانه های عقل، برتافت و گام به گام و موج بر موج به من نزدیک شد.

او آن دست نایافته بود، آن بلند مرتبه.آن حادثه منوّر در نیمروز عارفان قلیل. آن بی نام نهان، نامیده به هزار هزار نام. و من در شگرف که این اوست که مرا در می رسد و یا این من بی هیبت که در غلت و معلّق در خلایی تابان به او پیش می تازم . و چو به هم در رسیدیم ،گویی ازپس هزار هزار قرن فراق، او را شناختم و چنین به کلام آمدم:

جانا!جانا!
همه جهانم در ثانیه ای گذشت که پی تو دویدم. و همه هستی ام ستاره ای بود از رویای هر شب تو روشن.
من همه زنگار خویش هر آینه در تو می زدودم و تو چنین در پرده ی برون دست نایافته، خموش. و چو به اذن نهان گام برنهادم نه سروری بود و نه سرودی ام در آن منزلگه شریران و درندگان.
و نه بدرقه ای و نه بدرودی. که شتافتم پی آن نوای نهان،آن انوار زرکوب و ستاره افشان که از تو در کرانه ها بی کران خویش می دیدم. همه جان و جهانم در ثانیه ای گذشت از پی تو.

و چنین گفت آن روح کیبر:

«تو را چنان ستاره ام که روشنی می بخشد، و تو را چون موجم که به سرچشمه می کشاند. تو را چنان پیاله ام که شراب می چکاند در کام تشنه ی جان. و تو را جام جهانم که رفته و حال و نامده رخ می نمایانم. تو را سلامم و پایانم و تو را کرانم در بی کران آینه ها.»

ناگه شد و جهان در پیچید. و ما، دو روح خویش یافته ،غربت سترگ خویش پس پشت نهاده در هم یکی شدیم. و چرخیدیم و جهان چرخید، از نقطه ی نخست آفرینش خویش. و من در خویش گم شدم و در آن آینه ی بی مرز تابیدم ، و ذوب شدم از همه قدمت خویش، و رها شدم از همه تن ها و کالبد. صدا بودم که گام بر می نهاد در پرده پرده ی جان عاشق او. نور بودم. عشق بودم و گدازی از ترانه و آتش.

آن هیبت عظیم منتشر رفته رفته در کالبد جهانی خویش فرو می ریخت و من می نگریستم:
جان جان ها بود. شرافت چهارده آسمان. نور بود و خود صدا. رنج بود و هم شادمانی. خشم بود و هم رحمت. مرگ بود و هم حیات. او را نام عشق بود.

نسخه ی قابل دانلود کتاب روح
پیمایش کتاب