از مجرای جان و قلمِ
سید نوید حلمی

snhelmi.blog.ir
انتشار و اشتراکگذاری از آثار تنها با ذکر نام صاحب اثر و منبع مجاز میباشد و در غیر اینصورت تخلّف معنوی محسوب میگردد.
- شماره ۱ : آنکس که هنر نمیفهمد...
- شماره ۲ : در تمام رنجها دوام آوردهام...
- شماره ۳ : بر هر جویندهی راستین...
- شماره ۴ : تمام خرابیها و رنجها را...
- شماره ۵ : جان به حقایق نیاز دارد...
- شماره ۶ : نیمی به بقا، نیمی به فنا...
- شماره ۷ : در خرابات نشستن، راندن و...
- شماره ۸ : آنجا میروم که کارهاست...
- شماره ۹ : در عمق ره سپردن و...
- شماره ۱۰ : تا دمدمان صبح تاب آوردن...
- شماره ۱۱ : نه همیشه در میان جمع...
- شماره ۱۲ : من کیستم؟ رهگذری ناشناس...
- شماره ۱۳ : بگو بر خستگان و از راه ماندگان...
- شماره ۱۴ : بمیرد هر کس برای ذرّهای...
- شماره ۱۵ : حقیقت مداوماً روح را...
- شماره ۱۶ : عشق چنین نیست که بنشینی و...
- شماره ۱۷ : خلق قصد حق میکند...
- شماره ۱۸ : همهی آنچه در بیرون میبینم...
- شماره ۱۹ : مگر که قلب از تپیدن بایستد...
- شماره ۲۰ : این عشق همچنان بیمحابا...
- شماره ۲۱ : مستی اینک آرام میگیرد...
- شماره ۲۲ : آرامآرام فرو میریزد...
- شماره ۲۳ : اینجا آمدم. شب بود...
- شماره ۲۴ : سنگینی چیست؟ بشکند و فرو ریزد...
- شماره ۲۵ : جان عاشق در حماسه میزید...
- شماره ۲۶ : آیا این عشق مرا هرگز رها...
- شماره ۲۷ : گریزاناند از حقیقت، چون...
- شماره ۲۸ : چنین رنجی که هستی میزاید...
- شماره ۲۹ : دنیا میلرزاند و منکوب میکند...
- شماره ۳۰ : خود را به نام خدا فریفتهاند...
- شماره ۳۱ : آه سرانجام این لحظهی ناب...
- شماره ۳۲ : نوای بلند آزادی؛ عشق...
- شماره ۳۳ : دست را با دست نگاه میدارم...
- شماره ۳۴ : و داستانی عاشقانه صورت میبندد...
- شماره ۳۵ : از کوچهای به کوچهای...
- شماره ۳۶ : چشم و گوشت را میبندی...
- شماره ۳۷ : توهّم عمیق تنزّه و...
- شماره ۳۸ : از آسمان باد تبدّل میوزد...
- شماره ۳۹ : چه کوچک میباید بود که...
- شماره ۴۰ : هر کس به عقیده جان داد...
- شماره ۴۱ : به عمق تاریخ رفتن و...
- شماره ۴۲ : آسمان را تابیدن به پیمانهی عشق...
- شماره ۴۳ : مردمان آهستهآهسته به...
- شماره ۴۴ : آنکه خم شود به دستگیری...
- شماره ۴۵ : آنکس که تجربه نمیکند...
- شماره ۴۶ : به درد خوش آمدی...
- شماره ۴۷ : ای بر بلندای بلند...
- شماره ۴۸ : آنکه راه بسیاری رفته...
- شماره ۴۹ : من از متن نمیگویم...
- شماره ۵۰ : پیروزی بزرگ آن است که...
- شماره ۵۱ : بالا بود، نه در مقام دل...
- شماره ۵۲ : ریشههایی بیرون از جهان...
- شماره ۵۳ : خداوند ذات خلّاق است...
- شماره ۵۴ : هیچ نمیدانم چگونه این...
- شماره ۵۵ : بر زمین خدا باید به خرد...
- شماره ۵۶ : ما بر زمین چنان نامهایی...
- شماره ۵۷ : آنچه راه چپ به ما آموخته...
- شماره ۵۸ : شاید هرگز در تن به تو...
- شماره ۵۹ : ای دریغ از من که روزی...
- شماره ۶۰ : جهل و کبر ملّتها را...
- شماره ۶۱ : این که عقیده نمیتواند...
- شماره ۶۲ : روح به بطن و اصل...
- شماره ۶۳ : بر لبهی تیز تیغی به قامت...
- شماره ۶۴ : باری زمان فروخفتن...
- شماره ۶۵ : حال من همهی اینها را...
- شماره ۶۶ : روح ذرّهی خلّاق خداست...
- شماره ۶۷ : در جستجوی لحظهی نو
- شماره ۶۸ : بر زمین میچرخد و...
- شماره ۶۹ : برادران! بزرگواران!
- شماره ۷۰ : یکی فراز آرد، یکی برافکند...
- شماره ۷۱ : حقیقت سخت است، بیانش...
- شماره ۷۲ : لحظه؛ به این لحظه نباید رسید...
- شماره ۷۳ : تا تو حقارت خود نپذیری...
- شماره ۷۴ : لب نمیگنجد که حقیقت بگوید...
- شماره ۷۵ : باید دوباره به خلقکردن برخیزم...
- شماره ۷۶ : در عشق تو فروتنم...
- شماره ۷۷ : باید عشق به جا آورده شود...
- شماره ۷۸ : بیایید به عمق شب...
- شماره ۷۹ : از گوشهی اتاقم به تمام جهان...
- شماره ۸۰ : جهان در برابر دیدگان...
- شماره ۸۱ : تو شبیه بهشتی...
- شماره ۸۲ : پنداشته بودم؛ چو استادی که...
- شماره ۸۳ : تنها میتوان به عشق و...
- شماره ۸۴ : همیشه خاموشی ارجح است...
- شماره ۸۵ : من هیچ چیز ننویسم خوشترم...
- شماره ۸۶ : لحظاتی دقیق و مفرد که روح...
- شماره ۸۷ : آن استاد من، تمام جان من...
- شماره ۸۸ : باد میآید و باده در سر...
- شماره ۸۹ : این پست میگوید به دشمنی برخیزید...
- شماره ۹۰ : عشق راه نامعمولیست، باید...
- شماره ۹۱ : راه چپ سرانجام فرو میسوزد...
- شماره ۹۲ : من چنین چیزها تاب مدارم...
- شماره ۹۳ : انسان در پیشگاه عقاید...
- شماره ۹۴ : در اعماق تاریکترین شبها...
- شماره ۹۵ : چرا؟ چه رنجهای سخت کشیدهاید...
- شماره ۹۶ : حال باید جرأت کنیم...
- شماره ۹۷ : آنگاه چشم میگشاییم و...
- شماره ۹۸ : نمیدانم چرا به هر چه عادت...
- شماره ۹۹ : وظیفهی ما سالکان عشق...
- شماره ۱۰۰ : از راه هیچ نرفتهام...
- شماره ۱۰۱ : انضباط، میآفریند...